اسلام، جوامع را به اوج می رساند (ادامه)
گوستاولوبن فرانسوی درباره تحولات گسترده ای که دین اسلام در جامعه بشری پدید آورد، می نویسد:«بساطت و سادگی و وضوح اصول عقاید اسلامی، به علاوه، رفتار با خلایق به عدل و احسان، سبب عمده ای گردید که تمام روی زمین را تسخیر نماید و همین بساطت و وضوح و حسن رفتار بوده که به وسیله آن، اقوامی مثل مصریان که از زمان امپراطوران قسطنطنیه پیرو مذهب مسیح بودند، به مجرد دعوت به دین محمدی، دیانت مسیح را ترک گفته قبول اسلام نمودند؛ حال آن که از هیچ قوم مسلمانی اعم از غالب یا مغلوب دیده نشده که به واسطه دین مسیح، اسلام را ترک گفته باشد... اثر تمدنی و سیاسی اسلام واقعا شگفت آور است... در جریان یک قرن از ظهور پیغمبر اسلام، دامنه این دیانت از دریای سند تا اندلس وسعت پیدا نمود و در تمام این ممالک که بیرق اسلام در اهتزاز بود، ترقیاتی که از هر حیث پیدا شد، در حقیقت حیرت انگیز بوده است و علت عمده آن این است که عقاید اسلام کاملا با قواعد و اصول طبیعی موافق است و از خواص این عقاید آن است که اخلاق عمومی را تصفیه کرده، عدل و احسان و تساهل مذهبی در آنها ایجاد می کند.»4
همان گونه که اشاره شد، تحولات ایجاد شده توسط اسلام بسیار حیرت انگیز و پرنفوذ بود، اگر چه پس از گذشت چند قرن، سرزمین های فتح شده به دست اقوام و ملل خود بازگشت، اما آثار تمدن اسلامی همچنان پایدار ماند و هیچ فاتحی نتوانست آنها را متزلزل یا واژگون کند، بلکه تمامی ملت هایی که مذهب اسلام و زبان قرآن را برگزیدند و حرفه و صنعت اسلامی را آموختند، در هیچ شرایطی حاضر به از دست دادن آن نشدند. مذهب مصریان و فراعنه که در مقابل تمدن های پیشین ایران، روم و یونان به شدت مقاومت کرده بود، چنان در تمدن و تفکر اسلامی هضم شد که نه تنها به یک تمدن اسلامی مبدل گردید، بلکه بخش مؤثری از جهان اسلام شد.
مورخان اروپایی می نویسند: «دین اسلام چون به هندوستان راه یافت بر همه مذاهب فایق آمد و جای آنها را گرفت و هم اکنون نیز دین برگزیده بشری است. نفوذ اسلام در چین چنان بود که امروز نیز رکن عظیم اجتماع چین، مانند دستگاه های بهداری و بهداشتی و هر آنچه با پاکیزگی و سلامت مردم ارتباط دارد، اکثرا در دست مسلمانان است.»5
ویل دورانت می نویسد: «پزشکان مسلمان، پانصد سال تمام پرچمدار طب جهان بودند. معماری اروپایی، تجدید رونق سفالکاری هنری در ایتالیا و فرانسه، آهنگری و شیشه گری و نیز طلاسازی ایتالیا و زره بافی و اسلحه سازی اسپانیا، همه از صنعتگران مسلمان الهام گرفتند.»6
بیتردید باید زمینه این همه آثار گسترده فکری و علمی و کثرت دانشمندان و مخترعان مسلمان را در مبانی و اصول دین اسلام جستجو کرد. در بینش اسلامی معیار مطلوب بودن یک علم، مفید بودن آن است و معیار مفید بودن علم، این است که انسان را به سوی خداوند سوق دهد و موجب رضای او شود. هر علمی که دارای این خاصیت باشد ممدوح و کسب آن عبادت است و از این جهت فرقی بین علوم خاص دینی و علوم طبیعی نیست. وسعت گسترده علم مورد نظر اسلام را می توان از احادیثی مثل «علم را فرا بگیرید، حتی اگر در چین باشد»7 و «علم گمشده مومن است. پس آن را جذب کنید، گرچه در نزد مشرکان باشد»8 دریافت.
همچنین علم باید مصداق کلام حضرت علی (ع) باشد که فرمودند:« ثمره دانش عبادت است».9 این توصیه ها برداشتی است که علمای بزرگ مسلمان قرون اول هجری بر مبنای آنها عامل بزرگترین تحولات فکری، علمی و فرهنگی جهان شدند. به همین جهت علوم ملل دیگر را ترجمه و در آنها تفحص کردند و بر آنها افزودند. به نقل از بریفالت، نویسنده غربی آمده است:
«یونانیان تنظیم کردند، تعمیم دادند و نظریهپردازی کردند، اما راههای جسورانه پژوهش، جمعآوری دانش مثبت، روشهای دقیق علم، مشاهده مفصل و طولانی و کاوش تجربی برای خوی یونانی بیگانه بود. چیزی که ما علم مینامیم در اروپا نشأت گرفت و آن هم نتیجه روحیه جدید کاوش، روش های جدید تحقیق، روش تجربی، مشاهده، اندازهگیری و توسعه ریاضیات به شکلی ناشناخته برای یونانیان بود. آن روحیه و آن روش ها به وسیله اعراب به اروپاییان معرفی شد. علم جدید، مهم ترین سهم تمدن اسلامی است.»10
مسلمانان برای شش قرن، رهبری علمی جهان را در دست داشتند؛ 350 سال رهبری مطلق و 250 سال رهبری مشترک با مسیحیان. جرج سارتن، استاد و نویسنده کتاب «تاریخ علم»، نیمه قرن دوم تا آخر قرن پنجم هجری قمری را دوره رهبری بلامنازع مسلمانان می داند و به شرح زیر برای هر 50 سال از این دوره یک نفر را مشخص می کند و آن نیم قرن را به نام او می نامد:
-1 عصر جابر بن حیان ( شاگرد حضرت امام جعفر صادق علیه السلام، 750 _800 میلادی).
-2 عصر خوارزمی (800-850 میلادی). سارتن، خوارزمی را یکی از بزرگ ترین ریاضی دانان مسلمان و بزرگ ترین ریاضی دان عصر خود می داند.
-3 عصر رازی (850-900 میلادی). سارتن، رازی را بزرگ ترین طبیب بالینی اسلامی در قرون وسطی و پیشتاز استادان شیمی عصر رنسانس می داند.
-4 عصر مسعودی (900-950 میلادی). سارتن، مسعودی را بزرگ ترین جغرافیادان و جامع العلوم می داند و علت انتخاب او را کنجکاوی و جامعیت وی ذکر می کند.
-5 عصر الوفا (950-1000 میلادی). ابو الوفا بوزجانی، از بزرگ ترین ریاضی دانان مسلمان بود که در توسعه مثلثات سهمی چشمگیر داشت.
-6 عصر بیرونی (1000-1050 میلادی). سارتن، بیرونی را بزرگ ترین دانشمند مسلمان و یکی از بزرگ ترین دانشمندان همه اعصار می داند. او ابن سینا را نیز چنین توصیف می کند، اما این دوران را به نام دوران بیرونی نام می نهد؛ زیرا بیرونی را معرف بهتری از این عصر می داند.
-7 عصر خیام (1050-1100). سارتن، خیام را از بزرگ ترین ریاضی دانان قرون وسطی میخواند. از نظر وی، برای 250 سال بعد نیز افتخار داشتن مردان طراز اول علم، نظیر نصیر الدین طوسی، ابن رشد و ابن نفیس، همچنان نصیب مسلمانان است، ولی در این دوران مسیحیان نیز وارد میدان شده و افرادی مانند راجر بیکن را پرورش داده اند. 11
در دوران شکوفایی تمدن اسلامی، همه علوم متداول عصر رونق داشت و جوامع اسلامی نه تنها در علوم و فلسفه، بلکه در هنر و فن آوری نیز پیشرو عصر خود بودند. بر شمردن اسامی کامل دانشمندان اسلامی در رشته های مختلف علمی که صاحب آثار، تحقیقات و اختراعات علمی مهمی بوده اند و از شهرت جهانی برخوردارند از حوصله این نوشتار خارج است و تنها ذکر نام آنان و آثارشان بیش از یک مجلد را می طلبد. تنها به جهت نمایاندن اندکی و فقط اندکی از درخششی که تمدن اسلامی برای جهانیان به ارمغان آورد، به چند مثال اکتفا می شود:در سال 1000 میلادی یکی از کتابفروشی های بغداد فهرستی را منتشر کرد که شامل تمام کتابهایی بود که تا آن زمان به زبان عربی منتشر شده بود. این فهرست که عناوین مختلف علوم نظیر نجوم، ریاضیات، فیزیک، شیمی و طب را در بر داشت، خود، ده جلد بود.
صدها کتابدار در دو کتابخانه «خلیفه» در قاهره که مجموعا شامل دو میلیون و دویست هزار جلد کتاب می شد، مشغول کار بودند؛ این در حالی بود که گربرت فون اوریاک، آخرین پاپ سال آخر هزاره اول میلادی می گفت: «این را همه میدانند که در رم کسی پیدا نمی شود تا معلوماتش کفایت کند که ارزش پیشخدمتی آنجا را داشته باشد.»
در همان سال است که «ابوالقاسم»، کتاب مربوط به جراحی خود را تدوین می کند که صدها سال، مرجع اصلی طالبین این علم باقی میماند؛ در همین سال نیز بیرونی، گردش زمین به دور خورشید را شرح میدهد و «حسن الهیثم»، قوانین چشم و بینایی را کشف کرده و با دوربین عکاسی جعبه ای به آزمایش میپردازد و همچنین عدسیها و آیینههای کروی، استوانهای و هم کانون را آزمایش میکند. 12
همزمان با این پیشرفت های عظیم تمدن اسلامی، چنین در نظر کلیسا متداول بود که دنبال تحقیقات علمی و شناخت طبیعت رفتن و از عجایب جهان مطلع شدن، چیزی جز هدر دادن و سوء استفاده از قوای عقل نبود.13 معلم کلیسایی به نام لاکتانتیوس می گوید: «چون تاکنون کسی به حقیقت دست نیافته و چه بسیار زحمت و وقت که در جستجوی آن هدر رفته است، پس پیداست در آنجا که علم و تحقیقات علمی جستجو می کند، معرفت دست نخواهد داد.»
یکی از پدران روحانی کلیسا، کتابخانه موزایونس را تعطیل و دانشمندان را تار و مار کرد. در زمان یکی از قیصرهای بیزانس، این کتابخانه به کلیسا تبدیل شد و کتابهایش را در بخاری به مصرف گرم کردن رساندند و فلاسفه را به جرم سحر و جادو تعقیب کردند. آخرین مدرسه فلسفه آتن در 529 میلادی بسته می شود و در 600 میلادی، کتابخانه پالاتینی آتش میگیرد و خواندن آثار مکاتب، به خصوص تحصیل در ریاضی ممنوع می شود. 14
4. گوستاولوبون، تمدن اسلام و عرب، ترجمه محمدتقی فخر داعی گیلانی، گنچینه، تهران، ص 144.
5 . حشمت ا... قنبری همدانی، سیری در تاریخ صدر اسلام، امیرکبیر، تهران 81، ص 18-17.
6 . ویل دورانت، تاریخ تمدن، جلد چهارم، شرکت انتشارات علمی فرهنگی، تهران82، ص322.
7 . محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج1(بیروت: داراحیاء التراث العربی، 1403 ه.ق)، ص 180.
8 . ابی عمر یوسف بن عبدالبر القرطبی، جامع بیان العلم و فضله، ج1 (بیروت، موسسه الکتب الثقافه، 1415ه.ق)، ص122.
9 . عبدالواحد الآوی التمیمی، غررالحکم و دررالحکم، تصحییح سید مهدی رجئی، دارالکتاب اسلامی، قم، 1410ه.ق، ص326.
10 . مهدی گلشنی، از علم سکولار تا علم دینی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران1380، ص 94-93.
11 . همان، ص95.
12 . زیگرید هونکه، فرهنگ اسلام در اروپا، ترجمه مرتضی رهبانی، دفتر نشر فرهنگ اسلامیف تهران 1373، ص352-351.
13 . همان، ص362.
14 . جهانبخش ثواقب، نگرشی تاریخی بر رویارویی غرب با اسلام، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، قم 1379، ص 185
این مطلب ادامه دارد........
- ۹۴/۰۲/۱۲