نقش اسلام در تحولات جهان
اشاره:
اسلام با داشتن برنامهای جامع و جهانی، داعیهدار خوشبختی و سعادت حقیقی انسان در زندگی دنیوی و اخروی اوست. این دین الهی با عبور از راههای پر پیچ و خم تاریخ، هر روز تازه تر از پیش نقش خود را در هدایت جامعه انسانی نمایان می سازد و از آنجا که سنت الهی بر آن قرار گرفته است که در پایان تاریخ، حکومت جهانی عدل، توسط آخرین امام معصوم شیعیان، حضرت مهدی موعود (ارواحنا فداه) بر پا شود، سرعت حادثه ها و اتفاقات جاری جهان، واضح تر از گذشته پرده از نقش بی مثال اسلام در تعالی حیات بشر کنار می زند.
این مقاله بر آن است تا تاثیر اسلام بر تحولات جهانی را از آغاز بعثت حضرت محمد (ص) تا پایان حکومت مسلمین بر اروپا بررسی نماید؛ خواننده را از قدرت عظیم و جریان ساز اسلام در اعصار گوناگون آگاه کند و حرکت و بیداری او را برای نیل به آخرین تحول جهانی، با فراهم آوردن زمینه های ظهور منجی جهانیان برانگیزد.
ظهور اسلام؛ اکسیر اسلام، جاهلیت را دگرگون می کند
«جاهلیت» که نخستین بار به وسیله قرآن و درباره زندگی مردم قبل از بعثت به کار رفته است، بیانگر یکی از تاریک ترین دوران زندگی بشر است. حضرت علی (ع) در خطبه ای درباره حالات و ویژگیهای دوران جاهلیت میفرماید: «ملتها در خوابی عمیق فرو رفته بودند؛ فتنه و فساد در مجرای به راه انداختن هرج و مرج، جهان را فرا گرفته بود؛ کارهای خلاف، میان مردم منتشر شده و امور زندگی از هم گسیخته بود.
آتش جنگها زبانه می کشید، دنیا بینور و پر از نیرنگ گشته بود؛ برگ های درخت زندگی به زردی گراییده، از ثمره زندگی خبری نبود؛ آب حیات انسانی به زمین فر رفته و نشانه های هدایت به کهنگی گراییده بود؛ پرچم های هلاکت و بدبختی آشکار شده بود؛ دنیا با چهره زشت و کریه به اهلش می نگریست و خشم آلود با طالبانش روبه رو می شد.
میوه دنیای آن روز، فتنه و غذایش مردار بود؛ در درون، وحشت و اضطراب و در بیرون شمشیر حکومت می کرد».1 کارل آرمسترانگ در این باره می گوید: «اعراب، محکوم به توحش و بربریت ابدی بودند. قبایل درگیر جنگ و نزاع دائمی بودند و این امر، یک کاسه کردن منابع اندک و تبدیل شدن به ملتی واحد را برای آنها غیر ممکن می ساخت... آنها نمی توانستند سرنوشت خود را به دست گیرند و تمدن خاص خود را بنا کنند. در عوض، آنها در معرض استعمار از سوی قدرت های بزرگ بودند...». 2
در چنین عصری بود که اسلام متولد شد و با سرعتی حیرت انگیز، کیمیاگرانه شب تاریک بشریت را روشن کرد و اعراب جاهلی را به مجاهدانی شب زنده دار که کمر همتشان را به کسب رضایت پروردگار یگانه بسته بودند و در راستای ساختن جامعه ای توحیدی جهاد می کردند، مبدل ساخت. مورخین و محققین همواره با شگفتی و تحسین به این دوره از تاریخ نگریسته اند و بسیاری از آنها بعثت رسول گرامی اسلام (ص) را بزرگترین واقعه تاریخی زندگی بشر می دانند.
آرمسترانگ می نویسد: «محمد (ص) نبوغی استثنایی داشت: هنگامی که او در سال 632 میلادی وفات نمود، تقریبا موفق شده بود همه قبایل عربستان را به صورت جامعه یا امت واحد تازه ای درآورد... او ذخیرههای نیرویی را رها ساخت که آنان طی یکصد سال امپراطوری عظیم خود را تاسیس نمودند که از سلسله جبال هیمالیا تا پیرنه امتداد داشت و تمدن کم نظیری را بنیان نهاد».3
1. حضرت علی علیه السلام، نهج البلاغه، ترجمه علی دشتی، دفتر نشر الهادی، قم 1379، خطبه89، ص151.
2 . کارل آرمسترانگ، تاریخ خداباوری؛ 30 سال جستجوی یهودیت، مسیحیت و اسلام، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران1385، ص221-220.
3 . همان، ص221.
این مطلب ادامه دارد........
- ۹۴/۰۱/۲۶